نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان تحول خواه استان قزوین خطاب به دکتر علی مطهری نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی

نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان تحول خواه استان قزوین

خطاب به دکتر علی مطهری نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی

" بسمه تعالی "

جناب آقای دکتر علی مطهری نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم"

                یکی از اصول لایتغیر و منصوص قانون اساسی، اصل مصونیت پارلمانی نمایندگان مجلس و رکن اصلی و رکین این اصل، اصل تعرض ناپذیری است. مصونیت پارلمانی نمایندگان مجلس در واقع عبارت است از اینکه : نماینده باید با توجه به شغل خود در مقام اظهار گفتار آزاد باشد چرا که ممکن است  در اظهار نظرها و گزارش های وی مطالب کذب، توهین آمیز و تحریک کننده راه یابد و عدم وجود مصونیت، مخل وظایف نمایندگی او خواهد بود. لذا اصل تعرض ناپذیری نمایندگان مجلس که در اصل 86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد اشاره قرار گرفته اینگونه تصریح می دارد : نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی کاملا آزادند و نمی توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود انجام داده اند تعقیب یا توقیف کرد، این اصل از نظر حقوقی یک اصلی کلی و مطلق بوده و به عبارتی دیکر بر اساس کلیتی که دارد از آن چنین بر می آید که کلیه اعمالی را که نمایندگان برای احقاق حقوق موکلان خود لازم می دانند را در بر می گیرد، البته ارتکاب جرائم عمومی از شمول اصل 86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خارج است. برهمین اساس نمایندگان مجلس آزادند تا ایده ها و اعتقادات خود را مطرح کنند و بر اساس اصل آزادی بیان آزادانه گفتمان خود را به دور از هرگونه فشار، اعمال نفوذ و تأثیر و تأثر از افراد و جریانات خاص طرح و پیگیری نمایند. با توجه به موارد اشاره شده به صراحت می توان گفت : اقدام اخیر تعدادی از افراد مجهول الانتساب در حمله به آقای علی مطهری در شیراز که اقدامی به دور از منطق، اخلاق، قانون و عقلایت بوده و ناقض مُر قانون در شئون اجتماعی و سیاسی چه در جنبه فردی  و چه در جنبه اجتماعی به شمار آمده و از طرف هر شخص یا هر گروهی باشد مذموم و محکوم است چرا که در حقیقت نه یک فرد بلکه حیثیت نظام را مورد هدف قرار داده است.

 بر همین اساس انتظار می رود دستگاه های قضایی، نظارتی ، امنیتی و اجرایی در  راستای عمل به وظیفه ذاتی و ماهوی خود برای جلوگیری از اقدامات اینچنینی با هرجریان « خود سر » که با اقدام خلاف قانون و دون شأن نظام، مخالف مصالح، امنیت و منافع ملی، تلاش دارد با اردوکشی و زور آزمایی خیابانی، هنجارها را زیر پا گذارد برخورد قاطع نموده و کلیه عوامل اصلی و پشت پرده جریانات را به اشد مجازات برساند تا شاید از این طریق زمینه های بساط خود سری ها  و قانون گریزی ها از جامعه برچیده شود.

حال ضمن احترام به شأن حقیقی و حقوقی آقای دکتر علی مطهری و قانونی دانستن مطالبات وی مبنی بر شناسایی و برخورد با عوامل حادثه شیراز از طریق مراجع مسئول، به دلیل وجود برخی تضادها در قول و فعل آقای مطهری لازم است وی به برخی شائبه های مطرح شده که نشان از خود محوری و منفعت طلبی وی در این خصوص دارد پاسخ دهد :

1 ـ آقای مطهری هتاکی تعدادی از افراد به اصطلاح خودسر به جنابعالی به عنوان نماینده مجلس که البته کاری مذموم است در لسان حضرتعالی به عنوان نماد اقدام القاعده ای و طالبانی و معاونین و مباشرین حمله به شما در مصداق کلماتی سخیف مانند : سگ ، اراذل ، جاهل ، مزدور ، داعشی انقلاب، غده های سرطانی افراطی، خوارج و . . . گنجانده شده است؟!! حال این  سوال مطرح است، چگونه است که هتاکان به یک شخص حقوقی در نظام باید در مسند تحقیق وزارت کشور و دستگاه های قضایی و اجرایی و اطلاعاتی قرار گیرند ولی کسانی که در سال 1388 به حیثیت و تمامیت نظام، ارزشهای اسلامی، منافع عمومی، امنیت کشور و . . . در قالب معاون و مباشر توأمان هتاکی کرده و اقداماتی مخالف امنیت و منافع ملی انجام دادند، مورد حمایت مکرر جنابعالی و برخی از دوستانتان در صحن علنی مجلس قرار گیرند و رفع حصر و حمایت از آنان به عنوان مطالبه مستمر جنابعالی قرار گیرد!!! پس چرا آنچه که برای خود می پسندید برای نظام مقدس و مظلوم جمهوری اسلامی که شاهد اجحاف در حق مردم و شهروندان عادی بود را نمی پسندید ؟!!

2 ـ جنابعالی به عنوان نماینده مجلس وظیفه قانونگذاری را عهده دار هستید پس چگونه است ؟؟؟ که مانند عده ای که در سال 1388 مطالبات خود را با تهدید و اردوکشی خیابانی و زورآزمایی اجتماعی ( که البته در نامه شما خطاب به امام جمعه محترم شیراز نیز درج گردیده ) مطرح و ظاهرا به رخ رقیب، اما در واقع به رخ نظام کشاندند؛ تخم بی قانونی را در جامعه با بیان این جمله : " که اگر مایل به زور آزمایی اجتماعی هستید مخالفان این داعشی های وطنی را نیز آزاد بگذارید تا ببینند چه بر سر این اراذل می آورند " تزریق کرده و آیا این از مصداق دعوت به بی قانونی و هرج و مرج می شود؟

3 ـ آیا در شأن یک نماینده مجلس که باید از فرهیختگان و نخبگان جامعه باشد، این است که با ادبیاتی سخیف مخالفان خود را با الفاظ چاله میدانی مورد خطاب قرار دهد و حال اینکه در گذشته یکی از اتهامات جنابعالی و برخی از دوستانتان به رئیس جمهور سابق استفاده از الفاظ سخیف، عامیانه و چاله میدانی بود که متأسفانه امروز در خودتان مصداق یافته است؟ یا ایها لذین آمنو لم تقولون ما لا تفعلون : ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی می گوئید که خودتان به آن عمل نمی کنید؟

4 ـ جنابعالی برای منافع شخصی خودتان ـ که البته مطالبه به حق است ـ اینقدر در اصطلاح به جلز و ولز افتاده و موج التهاب در جامعه راه انداخته اید، گویی به ارکان عرش الهی توهین و هتاکی شده و نامه ای با مضمون بسیار هتاکانه به امام جمعه محترم شیراز که به دنبال تلطیف فضای ایجاد شده بودند، می نویسید و در خطاب نامه تان حتی ابتدایی ترین آداب متعارف نگارش و اخلاقی را رعایت نمی کنید!!! حال سوال اینجاست، آیا شأن نظام حتی به اندازه شأن شخصی جنابعالی هم نبوده که بارها برخورد البته بسیار سخاوتمندانه نظام با سران فتنه را ظلم قلمداد کرده و دایه مهربانتر از مادر شده اید؟ برای این تضاد در قول و فعلتان چه پاسخی دارید؟

" عده ای در استان قزوین به دنبال مصادره ستاد انتخاباتی دکتر روحانی به نفع خودشان هستند! "

" عده ای در استان قزوین به دنبال مصادره ستاد انتخاباتی دکتر روحانی به نفع خودشان هستند! "

موج سواری مساله امروز و دیروز نیست بلکه قدمتی به عمر چاپلوسی و فرصت طلبی تاریخ دارد. اگر بخواهیم از مردانی که به جای نانِ بازو، نانِ چاپلوسی و تَمَلق را سر سفره های رنگین خود برده اند نام ببریم کم نیستند! آنهایی که به ناحق، نام و نان خود را به دسترنج عده ای گره می زنند و با استثمار دسترنج دیگران برای خود منافعی تعریف می کنند. این هنر! در ذات انسانهایی هست که به صورت طبیعی، شایسته و بایسته لیاقت داشتن جایگاه اجتماعی و سازمانی فعلی خود را نداشته و با متوسل شدن به زبان بازی، دو رویی، تعریف و تمجید بیش از حد؛ ضعف ها، کاستی ها و بی کفایتی های خود را پنهان می دارند. و صد البته وجود رابطه به جای ضابطه و قانون و عدم شایسته سالاری زمینه های اصلی بروز این پدیده را فراهم می کند.

ولی بد نیست بدانید چنین افرادی در عالم سیاست همیشه سکه دوریی هستند که یک روی آن در مقابل مسئولین با چاپلوسی و تملق و روی دیگر آن به صورت « عوام فریبی » یا « مردم فریبی » نشان داده می شود! عوام فریبی آنها با تحریف حقایق و ادعا های دروغین و بی‌پایه و اساس صورت می گیرد تا بتوانند همراهی، موافقت و پشتیبانی آنها را به خود جلب کنند. یکی از نمونه های  چاپلوسی و عوام فریبی در استان قزوین ادعای ضد نقیضی است که محمد علیخانی به بهانه برگزاری گرد همایی بزرگ حامیان دولت در استان قزوین بیان نموده است و در آن متملقانه اظهار داشته : « گرامیداشت حماسه ماندگار 24 خرداد که زمینه استقرار مدیریت عقلانیت و اعتدال را در کشور فراهم نمود، وظیفه همه دلسوزان به نظام و کشور است. » این در حالی است که ایشان جزء اولین کسانی است که در کنار نماینده تندرو مجلس ششم، دولت را به بی تدبیری و عدم بکارگیری عقلانیت در انتصابات مدیران ارشد استان متهم نموده است و حتی هنوز از مهلتی که ایشان با خط و نشان افراط گونه برای نماینده عالی دولت در استان قزوین کشیده، زمان زیادی نمی گذرد! و یا اینکه تا کنون جوهر نامه هایی که به قلم سید ناصر قوامی به این طرف و آن طرف ارسال شده، خشک نشده است! 

" دولت تدبیر و امید آمده است برای مردم کار کند نه اینکه جاده را برای اصلاح طلبان تندرو و سرخورده صاف نماید!؟ "

" دولت تدبیر و امید آمده است برای مردم کار کند نه اینکه جاده را برای اصلاح طلبان تندرو و سرخورده صاف نماید!؟ "

 

اصلاح‌طلبان تندرو با وجود اینکه دولت دکتر حسن روحانی را فرصتی برای احیای اصلاحات می‌دانند و از این دوران به ‌عنوان دوران گذار یاد کرده و آن را برای خود ، در قامت یک «جاده صاف‌کن» به منظور از میان برداشتن موانع می بینند؛ به همین دلیل نه تنها تا کنون موضع‌ حمایتی از دولت دکتر روحانی نداشته اند بلکه بیشتر در محافل و پشت صحنه ها به گونه ای رفتار و فعالیت می کنند که هزینه‌های عملکرد دولت یازدهم به پای جریان اصلاحات گذاشته نشود.

با این وجود برخی از اصلاح طلبان تند رو که برای خود جایگاه پدر سالارانه قائل هستند با تحریک تعدادی از عناصر سرخورده ( محمد علیخانی، محسن بهشتی سرشت، حسن رئیسیان امیری و . . . ) ضمن نوشتن نامه های تند به مدیران ارشد  و مصاحبه های قیم مآبانه سعی دارند به گونه ای وانمود کنند که گویی تمام زحمات آقای دکتر روحانی و دولت ایشان به دوششان بوده ولی ثمری به دست نیاورده اند و این ثمر تنها با جلب رضایت آنها حاصل می گردد. البته اشتهای این دست از آقایان به قدری زیاد است که تنها خود را ملاک رضایت می دانند. 

" آقای روزبه از همین الان بگویم راه بجایی نخواهید برد ! "

" آقای روزبه از همین الان بگویم راه بجایی نخواهید برد ! "

بعد از جنگ تحمیلی دولتهایی که به قدرت رسیدند به دنبال یک نظام غیر رقابتی بودند و تلاش می کردند با تشکیل یک حزب انحصار فعالیت های سیاسی قانونی را به خود اختصاص بدهند حزب کارگزاران سازندگی از احزاب دولت ساخته هاشمی و حزب مسارکت از احزاب دولت ساخته خاتمی بودند احمدی نژاد هم خیلی دوست داشت رایحه خوش خدمت این نقش را برایش ایفا کند. به هر حال امید همه آنها این بود که بتوانند قدرت دولتی را در بین خودشان از راه انحصار طلبانه البته تا حد امکان از راه های قانونی به صورت چرخشی حفظ کنند. با وجود اینکه احزاب دولتی اشاره شده را به سختی می توان به عنوان یک حزب به معنای واقعی نام برد ولی تمامیت خواهی از جمله ویژگیهای بارز احزاب اشاره شده می باشد به این صورت که تا زمانی که موسسین حزب مستقیمن قدرت را در اختیار داشته باشند حزب آلت اجرایی تصمیمات دولت است در غیر این صورت دولت به عنوان ابزار اجرایی خواسته های حزب عمل خواهد کرد. بنا بر این می توان تصور کرد آنچه به نام تصمیمات دولتی مطرح می شود چیزی جز حاصل توافق یا نقطه تلاقی گروههای منفعت طلب نیست گروههایی که برای رسیدن به منافع خود دست به اعمال فشار به قدرت عمومی و دولت می زنند تا تصمیمات آنها را با منافع خود همراه سازند. 

" خرد جمعی دموکراسی! راهی گم شده "

" خرد جمعی دموکراسی! راهی گم شده "

وقتی دولت دکتر حسن روحانی با کلید در صفحه تلویزیون  حاضر شد و حرف از تدبیر و امید زد، کمتر کسی فکر می کرد این کلید تنها برای گشودن صندوق های رأی باشد و بعد از آن محترمانه در داخل گاو صندوقی گذاشته می شود و به جای تدبیر، به "اصلاح طلبان فرصت طلب" دور داده می شود.  فرصت طلبان با سوء استفاده از شرایط ایجاد شده کمیته ای به نام « انتصابات » تشکیل و علی رغم میل اصلاح طلبان خود را به آنها تحمیل نمودند. دفتر و دستک راه انداخته اند و با رأی مردم برای خود کیسه های گشادی دوخته اند، تا همگی بدانند دولت روحانی اگر برای مردم نان نداشت برای برخی از فرصت طلبان نام داشت و انتظارات مردم از دولت روحانی مانند : 1- بکارگیری مدیران متعهد به دولت روحانی. 2- بکارگیری مدیران توانمند. 3- عدم بکارگیری افراد دارای فساد اعم از اخلاقی و... 4- نظارت دقیق بر عملکرد مدیران. 5- جلوگیری از سوء استفاده افراد فرصت طلب، به خاطر عملکرد اعضای این کمیته بجایی نخواهد رسید.